سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غمی غمناک



Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
FA













MicrosoftInternetExplorer4















شب سردی است، و
من افسرده


راه دوری است، و
پایی خسته.


تیرگی هست و
چراغی مرده.


***


می کنم، تنها، از
جاده عبور:


دور ماندند ز من
آدم ها.


سایه ای از سر
دیوار گذشت،


غمی افروز مرا بر
غم ها.


***


فکر تاریکی و این
ویرانی


بی خبر آمد تا با
دل من


قصه ها ساز کند
پنهانی.


***


نیست رنگی که
بگوید با من


اندکی صبر، سحر
نزدیک است.


هر دم این بانگ
بر آرم از دل:


وای، این شب چقدر
تاریک است!


***


خنده ای کو که به
دل انگیزم؟


قطره ای کو که به
دریا ریزم؟


صخره ای کو که
بدان آویزم؟


***


مثل این است که
شب نمناک است.


دیگران را هم غم
هست به دل،


غم من، لیک، غمی
غمناک است


 

















































































































































/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-style-parent:"";
line-height:115%;
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";}